دیکشنری
داستان آبیدیک
input routine
ɪnpʊt ɹutin
فارسی
1
عمومی
::
روال ورودی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INPUT ELEMENT
INPUT EQUIPMENT
INPUT IMPEDANCE
INPUT LOADING
INPUT ORIENTED PRINCIPLES
INPUT OUTPUT
INPUT OUTPUT AREA
INPUT OUTPUT CHANNEL
INPUT OUTPUT COEFFICIENTS
INPUT OUTPUT MEDIUM
INPUT PROCESS
INPUT PROPERTY
INPUT PULSE
INPUT READER
INPUT REGISTER
INPUT ROUTINE
INPUT SIDE OF POLICY MAKING
INPUT STATE
INPUT STREAM
INPUT TRADEOFF EFFICIENCY
INPUT UNIT
INPUTS
INQUEST
INQUIETUDE
INQUILINE
INQUINATE
INQUIRABLE
INQUIRE
INQUIRE ABOUT
INQUIRE AFTER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید